آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

بهار زندگی من

عاقبت شیطونی بیش از حد!!!!

1392/5/2 19:14
نویسنده : شادی
443 بازدید
اشتراک گذاری

ما داشتیم غذا می خوردیم، آوینا هم داشت ماکارونی میخورد. یک لحظه نگاهش کردیم دیدیم اینجوری ولو شده!!!

 

پ.ن: لطفا برای من حرف در نیارید که وای شادی رو نگاه کن، همش برای آوینا ماکارونی درست میکنه، چون دلخور میشم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

متین مامی ایلیا
24 تیر 92 3:23
الهیییییییییییییییییییییییییییییییی

مگه کمبود خواب داشتی خاله؟
اخه ایلیا هر وقت با کمبود خواب مواجه میشه اینجوری ولو میشه

تو "پ.ن" به نکته ظریفی اشاره کردین


خیر. ایشون ظهر یک عالمه آب بازی کردن ، بعدش هم اصلا نخوابیدن تا یهو غش کردن.
شازده امیر و رها بانو
24 تیر 92 4:19
جانممممم عزیزم یعنی اینجور خسته ای دست راست زیر سر امیر و رها باشه اگه از خستگی هلاک هم بشن باز با جیغ و داد میخوابن شادی جان اتفاقا تا ماکارونی و دیدم گفتم وای بازم ماکارونی


مامان تینا و رایان
24 تیر 92 7:57
نفس ماکارونی جزغذاهای مورد علاقه بچه هاست...من هم زیاد درست میکنم نوش جونش
منا مامان الینا
24 تیر 92 10:00
ای جانم نفسم عسیسم الهییییییی شادی من بیام بقیه ماکارونیش بخورم!
یاسمن
24 تیر 92 12:15
ای جان عزیزم چه ناز خوابیده.خدا نگهش داره شادی جون خوش به حالش مامان گلی داره مو به مو خاطراتشو براش مینویسه افرین

مرسی یاسمن جون.
آمنه
24 تیر 92 13:58
ای جونم
آمنه
24 تیر 92 14:15
عزیز دلم
فیروزه
27 تیر 92 13:52
ای جونم خب شادی به علایق بچه اهمیت میده غذای مورد علاقشو درس میکنه فدای بچه


ممنون فیروزه جان.