مامان شادی ضایع میشود
آوینا عروسک به بغل، جلوی ظرف میوه نشسته بود و داشت میوه میخورد. منم شاد و خوشحال کنارش نشسته بودم داشتم براش شعر خاله ستاره رو با صدای بلند می خوندم و دست میزدم. به خدا خودش هم سرشو تکون میداد. یهو به عروسکش اشاره کرد و گفت: خا (خواب)، بعد هم دستشو به علامت هیس گذاشت جلوی بینیش.
یعنی آدم از قورباغه لب بگیره، با چنگال آب حوض خالی کنه، توی شلنگ آب شنا کنه، یبوست بگیره و توی افق محو بشه، ولی اینجوری ضایع نشه!!!! من چه می دونستم عروسکش میخواد بخوابه!!!
پ.ن. یکی طلبت آوینا.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی