آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

بهار زندگی من

این اعصاب منه!!!!!

1392/6/7 3:01
نویسنده : شادی
469 بازدید
اشتراک گذاری

رفتیم براش یک صندلی خریدیم که به اندازه کافی روی زمین پایداری داشته باشه و بهش تذکر دادیم که صندلی باید روی فرش باشه (با در نظر گرفتن این احتمال که اگه به هر دلیلی از صندلی افتاد، روی سرامیک نیفته). اما دیگه فکر اینجاشو نکرده بودیم.

 

توی آشپزخونه بودم که صدا زد:"ماما با (بالا)". نگاه که کردم، دیدم صندلی رو گذاشته روی مبل و خودش هم  می خواد روش بشینه که من دویدم و روی هوا گرفتمش.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

الناز مامان طاها
7 شهریور 92 2:47
واااییییی خدای من آخه دخملی این چه کاریه کردی بازم خوبه مامانی زود به دادت رسیده به افتخار مامان شادی
مامان تینا و رایان
7 شهریور 92 9:43
تینا هم که بچه بود یه صندلی داشت که صندلیش همیشه بالای مبل بود و خودشم میرفت روش مینشست .من نمی دونم این فکرها از کجا میاد تو سر بچه ها؟
قالب وبلاگت هم ناز شده مبارکه


وروجک هستن دیگه.ممنون گلم.
شازده امیر و رها بانو
7 شهریور 92 16:29
سلام شادی جان
قالب وبلاگت خیلی ناز و قشنگه مبارک باشه
این بچه ها همیشه عادت دارن قلب مامانارو بیارن تو دهنشون امیر هم همین کارارو میکرد


مرسی عزیزم.
نمی دونی با چه سرعتی پریدم تا گرفتمش.
مامان پریسا
9 شهریور 92 18:05

یعنی صندلی رو قبول نداره...

عزیزم. این کلاس ها در مرکز بازی خلاقانه در کیان پارس هستش. البته جاهای دیگه هم هست بسته به محل سکونت... راستش اینجا که ما رفتیم که خیلی برای مادور بود.


ممنون عزیزم. منم یک سر میزنم.
مامان پریسا
9 شهریور 92 20:00
کیان پارس خیابان وهابی . خیابن 13 غربی . خانه بازی شاپرک


مرسی عزیزم.
مامان سهند و سپهر
10 شهریور 92 7:58
اي واييييي چقدرم لبه گذاشته. واي واي خوبه اومدي و ديدي چه كرده ماماني .
جيگري كوچولو


خیلی شانس آوردیم.اگه به موقع نمی رسیدم معلوم نبود چی میشد.