آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

بهار زندگی من

مامان شادی عینکی طفلکی

1392/6/5 0:27
نویسنده : شادی
335 بازدید
اشتراک گذاری

از وقتی آوینا خانم، عینک را روی صورت من شناخته تا الان، این سومین عینکی هستش که خریده ام.

اوایل که بچه تر بود مثل همه بچه ها سعی میکرد عینک منو از روی صورتم برداره. الان که بزرگتر شده، لطفش گل کرده و هر جا عینک منو پیدا میکنه، به صورت مچاله شده میاره تحویلم میده.

 

تمام اینا به کنار. من اصلا با اینا مشکلی ندارم. بین خودمون بمونه ، آوینا فکر میکنه من مشکل جدی در بینایی دارم و حتما باید عینک بزارم تا بتونم ببینم.

مثلا یک روز از خواب بیدار شده بود و به شدت گرسنه بود. بغلش کردم تا براش شیر درست کنم ولی منو به سمت میز ناهار خوری که عینکم روش بود هدایت کرد و گفت "اینا" (یعنی عینکت اینجاست مامانِ کورم). وقتی عینکم را گذاشتم خیالش راحت شد و رفتیم براش شیر درست کردم و موارد مشابه.

اوضاع در این حد بی ریخته!!!

می ترسم بچم بابت اینکه مامانش کوره افسردگی بگیره.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

الناز
5 شهریور 92 1:12
ممنون عزیزم که لطف کردی و راهنماییم کردی
طاها هم تا حالا 3تا عینک مامان جونشو شیکونده ولی بر عکس آوینا اون میگه مامان جون عینک نزنه
هر چی دخملی میگه گوش کن مامان شیطون


خواهش میشه گلم. اونم به چشم ما گوش به فرمان هستیم.
مامان تینا و رایان
5 شهریور 92 13:33
هاهاها من عینکی نیستم ولی بابای بچه ها عینکی است که زیاد خونه نیست ولی وقتی هم هست رایان مرتب میره از رو صورت باباش میکشه ..یکی هم شکونده
میتونم درک کنم


قربونت عزیزم.
مامان سهند و سپهر
5 شهریور 92 13:58
اي بلا نگيري شادي جون!!!

بچه كه منظورش اين نيست فقط دوست داره عينك سر جاي خودش قرار بگيره و بيكار نمونه روي ميز!! اصولا بچه هاي منظم و مرتب دوست دارن همه اشيا رو سرجاي خودش بگذارند
عقل و هوشش و قربون


عجبا!!! یکی پیدا نمیشه یک کم از من حمایت کنه!!! منم گناه دارما!!!
آمنه
5 شهریور 92 14:39
خدا صبرت بده خواهر


ممنون.
مامان پریسا
5 شهریور 92 14:50
بهترین سرگرمی بچه ها عینک مامان و باباشونه


عجب سرگرمی پر خرجی
دایی محسن
5 شهریور 92 17:02
احتمالا بدون عینک یه بلایی سرش اومده و چشمش ترسیده


شازده امیر و رها بانو
6 شهریور 92 18:42
وای از عینک نگو که من دیگه اینجوریماز دست این دوتا ووروجک از دست امیر راحت شدیم حالا رهاشروع کرده البته نشکونده اما از بس میکشش گشاد شدن عینکام


خوب یک پست بزار ما هم بیاییم یک کم به شما بخندیم عزیزم.
مامان پارساجونی
10 شهریور 92 18:22
واااای خیلی بامزه بود کلی خندیدم منم با مامان سهند وسپهر موافقم بچه های مرتب دوست دارن همه چیز سر جای خودش باشه


همیشه شاد وخندان باشی