آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 27 روز سن داره

بهار زندگی من

بهترین صبحانه عمرم

1396/5/16 15:37
نویسنده : شادی
378 بازدید
اشتراک گذاری

این پست رو دیروز توی اینستا گذاشتم و دوست داشتم اینجا هم به یادگار بماند.

امروز صبح چشمهامو باز کردم و دوباره بستم. خسته تر از اونی بودم که بلافاصله از تختم بیام بیرون. چند دقیقه بعد آوینا بیدار شد و طبق معمول اومد روی تخت ما و کنارم خوابید. بغلم کرد و گفت :مامان بیدار بشیم؟ بهش گفتم: باشه مامان یه کم دیگه بیدار میشم! چشمامو بستم و نفهمیدم چقدر طول کشید! دوباره با صدای آوینا بیدار شدم که گفت:مامان صبحانه آماده است!
چشمامو که باز کردم،صحنه ای دیدم که دوست ندارم هیچ وقت فراموشش کنم. 
دیدم یه چهار پایه آورده کنار تختم و روش سفره یکبار مصرف انداخته و همه چیزای صبحانه رو در حد توانش آورده و آماده کرده بود.

🍞🍯🍵🍴
با هم صبحانه خوردیم و خیلیییی لذت بردیم. 
بعد از صبحانه صورتش و دستاشو غرق بوسه کردم و ازش تشکر کردم و بهش گفتم که این بهترین صبحانه ای بود که توی عمرم خورده بودم!💖
آوینا در جوابم گفت:تو و بابا فکر می کنین اگه صبحانه رو جای دیگه ای بخوریم، همه چی وِلو میشه!ولی من سفره پهن کردم که نریزه!
در جوابش گفتم که خیلی فکر خوبی کردی! 
بعدش پیش خودم فکر کردم که چقدر ساده میشه کلیشه های زندگی رو به هم ریخت و با ایجاد تنوع، از زندگی لذت برد!
❤❤❤
دخترم ازت ممنونم که اینقدر فوق العاده ای!😊
من چقدر خوشبختم که تو رو دارم!😊 

 

پسندها (3)

نظرات (4)

دخترخاله سیما
16 مرداد 96 18:50
آفرین به آوینای مهربون/ واقعا جا داره بهت فوق العاده احسنت بگم خیلی خوبه که اینقدر بزرگ شدی و به فکر همه چیز هستی عزیزم
شادی
پاسخ
محبتبوس
مامان فرخنده
17 مرداد 96 14:00
آفرین آوینا جون کارت فوق العاده احساسی وزیبا بود دختر مهربون
شادی
پاسخ
ممنونم فرخنده جونمبوس
عمه فروغ
18 مرداد 96 11:40
عزیزم هزارماشالله به گل دختر مهربونخیلی هم باسلیقه میز رو چیده که البته این نشات گرفته از تاثیر خوب رفتار شماست شادی جان ان شالله که همیشه براش الگوی خوبی باشید
شادی
پاسخ
خیلی ممنونم از محبتت فروغ جان. محبت
فریده
16 مهر 96 13:56
وااااااااااااااااای چه میز صبحانه ای ، خدا حفظش کنه
شادی
پاسخ
ممنونم فریده جونم.بوس