آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

بهار زندگی من

ماجرای کفش پوشیدن آوینا

از اون اولین باری که آوینا کفش هاشو پوشید، کلا یک بخشی از زندگی ما معطل کفش پوشیدن ایشون شده. نیم ساعت زودتر میام بیرون و منتظر میشیم خانم سر صبر کفش بپوشه.  پله اول   یک کم براش سخته، میره پله دوم   بازم انگار پله مشکل داره، میره پله سوم ​ روی نرده ها ​   مورد داشتیم تا آخرین پله هم بالا رفته. خلاصه در نهایت یا خودش موفق میشه یا رضایت میده ما کمکش کنیم.  من خودم شخصا فکر میکنم اشکال از پله هاست. باید خونه رو عوض کنیم.     ...
18 شهريور 1393

سفر شمال

خدمتتون عارضم که آوینا امروز به صورت کاملا یِهویی رفت شمال (قوه تخیلت تو حلقم!!!). حدود یک ساعتی برای خودش مشغول ماهیگیری و آب بازی و ... بود. وقت ناهار که شد، گفت مامان بیا ناهار رو تو ماشین بخوریم. خیلی مردد بودم این پیشنهاد رو قبول کنم یا طبق روال همیشگی روی میز و صندلی غذا بخوریم!!!!  قبول کردم. ناهار دلچسبی بود. اگر چه یک کم درد سر داشت ولی ارزششو داشت. به نظرم گاهی فراتر از محدودیت ها و قوانین، باید به بچه ها دل بدیم و وارد بازی هاشون بشیم.   بفرمایید شمال و ناهار                             ...
11 شهريور 1393

خبر خوب

به زودی در این مکان خبرهای خوب اعلام می شود. ​   و اما خبر خوب خیلی خوشحالم از اینکه زحمات چند ماهه ام به ثمر رسید و در مقطع کارشناسی ارشد توی یک دانشگاه خوب و معتبر پذیرفته شدم. با افتخار این نتیجه رو مدیون زحمات همسر و یار مهربونم، پدر و مادر عزیزم، برادر گلم و آوینای صبورم هستم. امیدوارم بتونم این دوران رو هم با موفقیت طی کنم. خیلی از این نتیجه و اتفاق خوشحالم و دوست داشتم این خوشحالی رو با خواننده های وبلاگم و دوستان مجازی ام تقسیم کنم.  در عین حال خیلی هم نگرانم و دغدغه دارم که بتونم مادر خوبی هم باقی بمونم. خیلی برام دعا کنید. خیلی دوستتون دارم.       ...
7 شهريور 1393

زنگ کاردستی

با کمک آوینا یک کتاب کوچولو درست کردیم. با موضوع حیوانات جنگل، حشرات و حیوانات دریا     تکنیک نقاشی اثر بادکنک با گواش    این آدم برفی رو با یک جوراب سفید درست کردم. آوینا عاشقش شد.   ساخت ماشین با اشکال هندسی   پ.ن: متاسفانه نمی تونم از مراحل کار عکس بزارم. اما در مورد هر کدوم و نحوه اجرا سوالی داشتین در خدمتتون هستم. ...
7 شهريور 1393

روز زلزله ای

امروز پر ماجرا بود. اولش یک صبح زلزله ای و بعد هم دوتا وروجک خوشمزه، کیک شکلاتی مامان شادی، رقص و بِپَر بِپَر، یک عالمه بازی و حرکت، دوباره یک عصر زلزله ای.     پ.ن: امروز زلزله دهستان مورموری (استان ایلام) اهواز رو هم تکون داد. روز پر دلهره ای بود. اصلا انرژی برای نوشتن ندارم. ...
27 مرداد 1393

بازی های آوینا

یکی از اسباب بازی های آوینا افتاده بود پشت مبل و برای اینکه درش بیارم مجبور شدم همه چی رو جابجا کنم. توی این فاصله هم انگار رنگ دنیا برای آوینا تغییر کرد. فوری آبام و آرشام و سُرطام و تَن تون را هم صدا کرد و رفتن لابه لای تشک و بالش ها و مشغول بازی شدن  (در مورد آبام قبلا اینجا گفته بودم. بقیه هم تازه اضافه شدن)   ​ چند دقیقه بعد هم لباسشو درآورد و گفت میخواهیم آب بازی کنیم! (می خواهیم؟؟؟؟؟   از شما چه پنهون من هنوز با آبام کنار نیومده بودم که بقیه هم اضافه شدن) ...
25 مرداد 1393

آوینای سر آشپز

امروز با آوینا بیسکویت درست کردیم. تقریبا توی تموم مراحل کمک کرد و بسی لذت بردیم از این مشارکت. مرحله قالب زدن   مرحله تزئین   و سرانجام   دستورش را در ادامه ببینید. من اهل درست کردن بیسکویت نیستم .ولی به نظرم  دستور بیسکویت کره ای "خانم طاروسیان" بسیار خوش قلق و راحت است.    مواد لازم:  آرد: 350 گرم کره: 150 گرم پودر قند: 100 گرم نمک و وانیل: نوک قاشق چایخوری تخم مرغ: 1 عدد   طرز تهیه:  کره رو به قطعات ریز خرد می کنیم و اگه غذاساز داریم با آرد الک شده و پودر قند توی غذاساز می ریزیم و میذاریم...
23 مرداد 1393