توافق یک طرفه!!!
امروز داشتیم با آوینا توپ بازی می کردیم که توپ رفت زیر میز ناهار خوری. به طرز بدجنسانانه ای که تا حدی هم از مهر مادری دور بود، توافق یک طرفه ای رو از طرف خودم تصویب کردم و به آوینا گفتم که هر کسی باید خودش کارهای خودشو انجام بده و مسئولیت عواقب کارهایی که انجام میده رو به عهده بگیره. خلاصه حالیش کردم که من زیر میز ناهار خوری بُرو نیستم. این شد که خودش دست به کار شد. در این مرحله آوینا متوجه شد که چه کلاهی سرش رفته ولی من باز هم بهش یادآور شدم که مسئولیت این کارش رو هم باید به عهده بگیره!!!! آفرین دخترم. به هر حال زندگی سخته دیگه!! ...