آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

بهار زندگی من

اصفهان- باغ پرندگان

1392/4/29 16:32
نویسنده : شادی
1,519 بازدید
اشتراک گذاری

در راستای آشنایی و آشتی آوینا با پرندگان، آخرین روز اقامت در اصفهان به بازدید از باغ پرندگان اختصاص یافت. البته از خدا پنهان نیست از شما هم پنهان نماند که خودم هم خیلی دوست داشتم.

به پیشنهاد کودک درون مامان شادی، تصمیم گرفتیم فاصله پارکینگ تا باغ پرندگان رو سوار درشکه بشیم.

البته آوینا تا متوجه شد وسیله نقلیه اش "اسبه" طبق معمول پرید بغل من!!!! دیگه شما تصور کنید که چقدر اوضاع نا امید کننده است.


 

من و شهرام سعی کردیم با آب و تاب و عشق و علاقه راجع به هر پرنده  برای آوینا توضیح بدیم و سعی کنیم ترسش بریزه. 

 

 

 

 

 اینم پرنده ای که خیلی ازش خوشم اومد.

توکان

 

 

 اینجا می تونید بیشتر در موردش بخونید.

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%DA%A9%D8%A7%D9%86


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

متین مامی ایلیا
1 مرداد 92 11:29
چه جالب از حیوونا میترسه؟

آخه معمولا بچه ها نمیترسن

از اشنایی با شما هم خوشبختم شادی جون


وای متین، اگه بدونی چه کاری میکنه وقتی حتی یک جونور نیم سانتی می بینه.
مهدیه
1 مرداد 92 12:19
لینکی تو هم بلینکم
مامان تینا و رایان
1 مرداد 92 14:19
از دیدن روی ماهت بسی خرسند شدم مامان خوشگله...آوینا جونی رو ببوس


آمنه
1 مرداد 92 15:21
اوخی!

این توکانبنده خدا هم نهاینکه شبیه کارتوناست فک کرده نقاشیه لابد!


شازده امیر و رها بانو
2 مرداد 92 2:25
سلام شادی جان همیشه به گشت جای مارو هم خالی کنین الهی قد این دخترو فرم من جانم بگو مامانی تو هم که مثل منی ندیدی رو بالکن خونه چه جیغی زدی تازه من بزرگ شم شجاع میشم اون پرنده هم واقعا قشنگه فکر کنم هر کی ببینی عاشقش میشه


سلام مریم جون. خیلی جاتون خالی بود گلم.