آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 30 روز سن داره

بهار زندگی من

به عمل کار برآید!!!

1392/5/2 19:23
نویسنده : شادی
822 بازدید
اشتراک گذاری

یک جایی خونده بودم که بچه ها رو از قبل در جریان برنامه ها و کارهایی که قراره انجام بدین بزارین. منم امروز به آوینا گفتم مامان یک ساعت دیگه میریم حموم. پیش خودم حساب کردم که توی این یک ساعت غذاشو آماده می کنم تا وقتی از حموم دراومد نوش جان کنه.

چند دقیقه بعد آوینا سر و کله اش توی آشپزخونه پیدا شد و دستمو گرفت که بریم حموم.

براش توضیح دادم که بعد از اینکه غذا درست کردم میریم حموم و خیلی محترمانه از آشپزخونه انداختمش بیرون.

چند دقیقه بعد دیدم یک سر و صدایی میاد. رفتم دیدم خانم خودش دست به کار شده!!

 

 

 

خلاصه من غذا درست نکرده مجبور شدم ببرمش حموم. بعد هم تر گل ورگل و خوشگل مشگل اومدیم بیرون و منتظر مرد خانه شدیم تا وقتی اومد بوس های مربوط به هر کدوممون رو جداگانه تحویلمون بده!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

نوشین مامان هیلدا
26 خرداد 92 14:41
ای قربون این دخمل ناناز بشم که اینقدر شیطونکه

ماشالااااااااااااااااااا خدا حفظش کنه عشقمو


مرسی نوشین جان. هیلدا جونم رو ببوس.فدای تو.
مامان آنی
26 خرداد 92 17:56
خیلی جالب بود آفرین به آویناجونی و این هم چند تا بوس از طرف من و ویانا


ممنون آنی جون. اینم از طرف من و آوینا برای شما
دایی محسن
26 خرداد 92 21:42
عزیزم اون خط آخر رو سانسور می کردی خب!!!


نمیشه عزیزم. ما صداقت داریم.
آمنه
26 خرداد 92 22:25
ای جوووووووووووونم



مامان نازی و یاسی
27 خرداد 92 23:02

خیلی جالب بود مخصوصا خط اخر


مامان کوشان
28 خرداد 92 1:16
افیت باشه اوینا خانم خدا حفظت کنه .ممنون که به ما سر زدی با اجازه لینکتون کردم...


مرسی. ما هم شما رو لینک می کنیم.