آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 29 روز سن داره

بهار زندگی من

مراسم بدرقه شهرام

1392/5/2 19:29
نویسنده : شادی
348 بازدید
اشتراک گذاری

امروز من و محسن و آوینا، شهرام رو تا ترمینال بیهقی همراهی کردیم تا اونجا ازش خداحافظی کنیم.

اینم عکس خداحافظی

 

از اینجا به بعدش رو با اشک و آه بخونید لطفا!!!

از دوماهگی آوینا، این اولین باره که قراره به مدت ده روز از هم دور بمانیم. وقتی از هم خداحافظی کردیم توی گلوی هر دومون بغض بود. آوینا هم البته توی محوطه  با چشمش دنبال نی نی می گشت. و  به آدمهایی که براش  چشم و ابرویی نشان می دادند لبخند تحویل میداد.

وقتی شهرام رفت و ما به ماشین برگشتیم، آوینا در طول مسیر سعی کرد با خالی کردن داشبورد ماشین محسن سر خودشو گرم کنه. به این ترتیب که یکی یکی محتویات داشبورد رو خالی میکرد و به تشخیص خودش یا به محسن میداد و یا کف ماشین می انداخت . یکی دو وسیله از جمله یک کورنومتر رو سعی کرد از پنجره بندازه بیرون که من به موقع وارد عمل شدم و نجاتشون دادم.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

ندا
1 خرداد 92 1:29
سلام عزیزم ممنون که بهمون سر زدی. با اجازه لینکت میکنم تا همیشه با هم در ارتباط باشیم


حتما ندا جان. منم خوشحال میشم.
مامان تینا و رایان
18 شهریور 92 11:52
اون موقع هنوز اهواز نبودید؟


چرا بودیم. شهرام میخواست زودتر برگرده