اینم یک روز دیگه
آدم وقتی میخواد بچه ها رو ببره پارک باید یک معجون درست و حسابی بخوره تا توان داشته باشه توی پارک از بچه مراقبت کنه.
تمام مدتی که توی پارک بودیم صدای من بلند بود.
آوینا آهسته از پله ها برو!
آوینا دست نی نی رو نگیر!
.
.
.
خطاب به بقیه بچه ها
خاله آوینا رو هل نده!
خاله آوینا نمی تونه از سرسره بلند سُر بخوره.
.
.
.
خلاصه گفتم یک کم ماشین سواری کنه منم یک نفس راحت بکشم.
البته بعدش مجبور شدم مثل اسب کنار ماشینش بدوم تا خانم یه وقت نترسه.
بعد از 2-3 دور آوینا خانم عین پرنسس پیاده شد ، در حالیکه من نفس زنان پولشو حساب کردم و برگشتیم خونه.
زمان ما از این چیزا نبود که، ما از اینا ↓ سوار میشدیم.
بعدش که برگشتیم خونه در کمال خستگی ، از اینا درستیدیم.
برای طرز تهیه "نانک نارگیلی" اینجا کلیک کنید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی