ماساژ تایلندی
امروز به آوینا گفتم مامان خیلی خسته شدم بیا یک کم ماساژم بده. الهی قربونش برم با اون دست های کوچیکش چند تا نیشگون از پشتم گرفت . مثلا داشت ماساژ میداد. ذوق مرگ شدم وقتی این حرکتشو دیدم.
بهش گفتم مامان جون تدی رو ماساژ بده. دختر جیگرم تدی رو هم ماساژ داد.
دخترم امروز در کنار شیرین کاری هاش یاد گرفت که جیغ بنفش بزنه و بدین ترتیب گوش ما رو بسی خراشید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی