همه جای خونه میشه صفا کرد.
اینجا پشتِ درِ سرویس بهداشتی و دقیقا ابتدای ورودی خونه است. آوینا جدیدا کشف کرده که اینجا نشستن صفا داره و امروز از من هم دعوت کرد پیشش بشینم.
یک کم که گذشت، دیدم خشک و خالی که فایده نداره، این بود که رفتیم تو فاز آهنگ های پشت وانتی:
پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت
برگشتنی یه دختری خوشگل و با محبت
همسفر ما شده بود همراهمون میومد
به دست و پام افتاده بود این دل بی مروت
میگفت برو,بهش بگو آخه دوستش دارم میگفت بگو
هرچی میخواد بگه بگه,هرچی میخواد بشه بشه
هرچی میخواد بگه بگه
هرچی میخواد بشه بشه
راز دلم رو گفتم این رو جواب شنفتم
راز دلم را گفتم این رو جواب شنفتم
تو زائری پسر چقدر نادونی اومدی زیارت یا كه چش چرونی
گفتم به اون زیارتی كه رفتم
قسم به اون عبادتی كه كردم
قسم به اون قفل و دخیل كه بستم
بعده خدا من تو رو میپرستم
با هم دست زدیم و قنبل مبارک همایونی رو تکون دادیم.
قیافه همسایه روبرویی: