تاب تاب عباسی
شعری که ما زمان تاب دادن آوینا براش می خونیم:
تاب تاب عباسی
خدا آوینو نندازی
اگه می خوای بندازی
بغل باباش بندازی
شعری که آوینا زمان تاب دادن عروسکش می خونه:
تا تا عَب
تا تا عَزیزی
اَ دَ خا نی نَه
اَ دا دا نی
باباش
پ.ن1: به خدا ما آوینا رو اینجوری تاب نمیدیم.
پ.ن 2: اصل این ترانه را در ادامه مطلب ببینید.
تاب تاب عباسی یک ترانه فولکلور کودکانه ایرانی است. سراینده این ترانه مرضیه لیان است. این ترانه معمولا " هنگامی که کودکان در حال تاب خوردن هستند خوانده میشود.
تاب تاب عباسی
خدا منُ نندازی
می خوام پناهم باشی
تا آخر این بازی
خدای دلتنگی یام
خدای مهربونم
تو حرفامُ میشنوی
بد کردم و می دونم
می دونم از تو دورم
صدای سوت و کورم
من گم شدم تو راهه
خوب و بد عبورم
منُ ببخش که گاهی،
شک کردم و شکستم
به این که نزدیکمی
چشامُ ساده بستم
منُ ببخش که گاهی
کم مییارم، میبازم
یادم می ره تو هستی
من که پر از نیازم
تو دستامُ میگیری
هنوز دلم روشنه
هنوز نبض ترانه م
به خاطرت می زنه
هنوز هوامُ داری
به داد من میرسی
قشنگ ترین آرامش
جز تو ندارم کسی
تاب تاب عباسی
خدا منُ نندازی
می خوام پناهم باشی
تا آخر این بازی