هر دم از این باغ بری می رسد.
امروز برای اینکه یک کم حال و هوای آوینا عوض بشه بردمش خانه بازی. اونجا آوا خانم خوشگل و مامانش رو هم دیدیم.
حدود یک ساعت و نیم اونجا بودیم ولی بر خلاف تصورم، محیط اونجا هم نتونست آوینا رو سرحال بیاره.
وقتی برگشتیم خونه، زمان تعویض لباس متوجه دونه های ریزی روی شکم و پشتش شدم و بعد از کلی تحقیق و بررسی به این نتیجه رسیدیم که آوینا روزئولا گرفته.
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=148300
تشکر نوشت: ممنون از یلدای عزیز و مهربون که همیشه با حضورش و مهربونی هاش ما رو شرمنده خودش میکنه.
اینم کادوی هَویجوری خاله یلدا برای آوینا . خدا بده شانس!
دوستان می تونن براش اسم پیشنهاد بدن. ما اسم کم آوردیم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی