آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

بهار زندگی من

درد دل دوستانه

1393/10/3 19:08
نویسنده : شادی
881 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از اصفهان اومدیم تهران و قرار شد من و آوینا چند روزی بمونیم و شهرام برگرده اهواز. طبیعتا دل دختر کوچولوی من برای باباش تنگ شده. 

گوشه ای از صحبت های آوینا و آنیتا (دختر همسایه و همبازی آوینا)

آوینا: دلم برای بابام تنگ شده

آنیتا: ....... (سکوت)

 

آوینا: تو هم وقتی بابات میره اهواز دلت تنگ میشه؟

آنیتا: بابای من که اهواز نمیره.

 

پ.ن: همیشه سعی می کنم در مورد شناخت احساسات و عواطف به آوینا کمک کنم و خوشحالم که تلاشم موفقیت آمیز بوده و آوینا می تونه احساسات خودشو بشناسه و درموردش با دیگران حرف بزنه. این خودشناسی ریشه هوش عاطفی و هیجانی در آینده است.چشمک

پسندها (2)

نظرات (5)

لیلا مامان پرنیان
4 دی 93 0:11
عزیز دلم، قربون دل کوچیکت
آمنه
4 دی 93 15:03
دیگه!
شادی
پاسخ
مامان فرخنده
5 دی 93 12:46
آخه دلش برای باباش تنگ شده وچقدر خوبه که بچه بتونند از کوچیکی احساساتشون را بیان کنند خداروشکر ملیسا هم میتونه دوست داشتنش را بگه
فرزانه
6 دی 93 1:45
اخی عزیزم قربونه دلت برم
آویسا
10 دی 93 23:12
آخی عزیزم