تولد "گاوی"
از 14 تا 30 مرداد ، مهد کودک آوینا تعطیله و ما هم این وسط چند روزی اومدیم تهران تا هم یک کم از گرما فرار کرده باشیم و آوینا بتونه کمی بازی کنه و منم به کارهای پایان نامه ام برسم.
یک روز صبح ، آوینا به همه اعلام کرده که امروز تولد "گاوی " هست و امشب همه دعوتن توی اتاقمون. بعد هم در حالیکه من خونه نبودم و مامانم هم توی آشپزخونه مشغول کارهای آشپزی بوده، تمام اتاق رو مرتب کرده و یک میز عسلی کشون کشون برده تو اتاق و رویش رومیزی انداخته و تمام اسباب بازی هاشو مرتب کرده.
بعد هم رفته توی آشپزخونه و به مامان جونی گفته بیا کیک درست کنیم. و خلاصه سفارش چند جور غذا داده و این صحبت ها.
عصر که من برگشتم، وقتی شدت ذوق و شوق و جدی بودن قضیه رو فهمیدم سریع یک کیک شکلاتی ساده درست کردم و خلاصه شب مهمونی برگزار شد.
آوینا دست های گاوی رو گرفت و کیک بریدن
در پایان هم مراسم بزن و بکوب و این داستانا!
پ.ن: گاوی عروسکیه است که آوینا از یکی از وسیله های شهربازی جایزه برده و طی چند هفته به جایگاهی رسیده که براش تولد گرفته میشه.