آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

بهار زندگی من

اولین تجربه مسافرت آوینا با قطار

1392/5/2 19:30
نویسنده : شادی
628 بازدید
اشتراک گذاری

به صورت کاملا تلق تلق ماجراجویانه تصمیم تلق تلق گرفتیم با قطار تلق تلق بریم تهران. همسفرهامون تلق تلق هم یک خانم و آقای تلق تلق میانسال بودند که تلق تلق وقتی آوینا رو تلق تلق دیدند بدجور به  تلق تلق فکر فرو رفتند و از اونجایی تلق تلق که دل به دل تلق تلق راه داره ، آوینا تلق تلق هم متقابلا تلق تلق این شکلی شد.

 

ا

 

برای شروع تلق تلق معاشرت آقای تلق تلق میانسال با نوک تلق تلق پاش زد به تلق تلق نوک پای آوینا و آوینا هم چند دقیقه تلق تلق بعد از آشنایی، تلق تلق در حالیکه از بغل شهرام تلق تلق پائین میومد نوک تلق تلق پاشو زد به آقای میانسال تلق تلق و بدین ترتیب تلق تلق گربه رو دم حجله کشت تلق تلق و اون هم یک جورایی تلق تلق حساب کار دستش اومد. تلق تلق رابطه اش با خانم میانسال تلق تلق سریع شکل گرفت و رفت بغلش.

 

آوینا و باباش تلق تلق در حال عکس گرفتن تلق تلق از همدیگه.

 

آوینا درتلق تلق حال تفکر عمیق

 

آوینا درتلق تلق حال تردد در راهروی تلق تلق واگن

 

آوینا در حال بازی با پسر کوپه همسایه "با رعایت موازین شرعی و اخلاقی". (اینجا قطار ایستاده بود تلق تلق نداشت)

 

انصافا و به دور تلق از تعصب مادری تلق که قربون دست تلق و پای بلوری بچش تلق میره، آوینا توی این سفر خیلی  تلق خانم و صبور و اجتماعی بود  تلق و چند تا هم دوست پیدا کرد. (نزدیک تهران تکون های قطار خیلی کمتر بود).

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

لیلااذری
29 اردیبهشت 92 1:02
یاد دوبار سفرم با قطار افتادم. هردوبارم هیوا بود ولی انقدر شیطونی کرد که اصلا یاد عکس نیافتادم.الان افسوس خوردم.افرین کار خوبی بود.یه چراغ روشن