آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

بهار زندگی من

18 ماهگی

1392/7/12 13:06
نویسنده : شادی
8,386 بازدید
اشتراک گذاری

  متن زیبا ساز محشر- عاشقانه ترین و زیباترین متن ها را به وبلاگ و یا ایمیل های خود اضافه کنیدمتن زیبا ساز محشر- عاشقانه ترین و زیباترین متن ها را به وبلاگ و یا ایمیل های خود اضافه کنیدمتن زیبا ساز محشر- عاشقانه ترین و زیباترین متن ها را به وبلاگ و یا ایمیل های خود اضافه کنیدمتن زیبا ساز محشر- عاشقانه ترین و زیباترین متن ها را به وبلاگ و یا ایمیل های خود اضافه کنید متن زیبا ساز محشر- عاشقانه ترین و زیباترین متن ها را به وبلاگ و یا ایمیل های خود اضافه کنید

 

 

با یک روز تاخیر، امروز برای مراقبت های ماهانه و واکسن 18 ماهگی آوینا، رفتیم مرکز بهداشت.

قد: 86

وزن: 12/100

دور سر: 48

  

قبل از واکسن زدن


بعد از واکسن زدن. 

 

بعدش با دایی محسن رفتیم پارک

 

آوینا و مامان شادی در حال ماچ و بوسه از لای میله ها

 

صبحانه خوردن (نون و پنیر) از لای میله ها

 

 

 

از وقتی اومدیم خونه یک کم پاش درد میکرد و هر از گاهی پاشو میگرفت، الان خوابیده ، ولی توی خواب ناله میکنه. امیدوارم زود خوب بشی شیرینم.

 

 بعدا نوشت:

 واکسن 18 ماهگی (MMR)، سرخک، سرخجه، اوریون، تقریبا یکی از سخت ترین واکسن های دوران کودکی است. منم از خیلی ها شنیده بودم که واکسن سختی هست و بچه خیلی اذیت میشه. اینا رو می نویسم تا بعدا شاید به درد کسی بخوره.


* نیم ساعت قبل از واکسن دوبرابر وزنش قطره استامینوفن دادم تا 48 ساعت.  (به توصیه دکتر)

* بعد از واکسن بردمش پارک تا بازی کنه و حسابی خسته بشه. راه رفتن و بازی کردن کمک کرد تا درد پاش خیلی زود خوب بشه.

* کمپرس آب گرم به مدت 24 ساعت

* کمپرس آب سرد به مدت 24 ساعت

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان تینا و رایان
11 مهر 92 20:31
ای وااای من انقدر از واکسن بدم میااااد مخصوصا از این واکسن 18 ماهگی..مگه به دستش هم زدن مه بلوزشو در اوردین؟ خدایااا الهی ایشالا زودتر خوب شه...دیگه راحت شدی تا ورود به مدرسه خوشگل خانوم


من خیلی ازش بد شنیده بودم برای همین استرس داشتم.
یکی روی بازو یکی روی ران پا و قطره فلج اطفال خوراکی
شهرام
11 مهر 92 22:57
دردش بخوره به جون باباش.قربون دختر خوشگلم که بعد از واکسن هم زود خوش اخلاق میشه.


درد و بلای جفتتون به جون من.
الناز مامان طاها
11 مهر 92 23:47
اي جانم خاله جان ديگه راحت شديتو عكس اخري خوردني شدهمرسي شادي جون كه اپ ميكني


مرسی از شما که به ما سر میزنی و بهمون انرژی میدی
masi
12 مهر 92 0:24
آخههههههه چررررراااا بچه باید واکسن بزنه خدااااا؟!!!!!!
قرررررررربووووونش بشم.منم گرررریم گرررفت


ای جانمممممم. خاله masi حساس و مهربون. الان بهتره عزیزم.
فرزانه
12 مهر 92 2:26
18 ماهگی مبارک عزیزم بمیرم دردش گرفته منم شنیدم سخته واکسنش ایشالله که زودی دردش بره شادی جون ولی دیگه راحت شد


آره عزیزم یک کم سخته. مرسی گلم.
مامان تینا و رایان
12 مهر 92 9:45
راستی یادم رفت بگم قد ووزنش عالیه ..ماشالا خیلی هم قدش بلنده
الان بهتره مامانی؟تب کرد؟دردش چطوره؟


شادی جون . نیم ساعت قبل از واکسنش دو برابر وزنش بهش قطره استامینوفن دادم. بعد از واکسن بردمش پارک و حسابی راه بردمش. بعد اومد خوابید و کمپرس آب گرم براش گذاشتم. دوباره عصر هم یک کم درد داشت و نق میزد که بابام بردش بیرون و بازم حسابی راه رفت و خسته شد. هر 4ساعت هم بهش قطره دادم. دیشب هم راحت خوابید. امروز هم خوبه.
آمنه
12 مهر 92 13:28
عزیز دلم ای جون دخملت 18 ماه شده خدا حفظش کنه مامان خوشگله! از لای میله ها بهش می گفتی به پاش می مونی؟
مامان پارساجونی
12 مهر 92 13:33
ای جووونم 18ماهگیت مبارک عزیزم آفرین دخمله خوب که اینقدر خوش اخلاقی و مامانو اذیت نمیکنی
مامان تینا و رایان
12 مهر 92 14:21
خدارو شکر عزیزم..پس راه رفتن خوبه براشون؟ ممنون که گفتی...یادم باشه سر رایان ببرمش که راه بره..ایشالا هوا خوب باشه..چون دی ماه باید بزنه
شازده امیر و رها بانو
13 مهر 92 1:15
ای جونم عزیز خاله 18 ماهگیت مبارک بگردم واکسن زدی دردت گرفت گلم اشکال نداره در عوض بدنت در برابر بیمار مقاوم میشه قشنگم میبوسمتدر عوض مامان شادی بهت حال داد بعدش بردت پارک
مامان سهند و سپهر
13 مهر 92 10:23
خدا رو شكر كه ديگه راحت شد از اين واكسنها تا يه مدت
مامان گلشيد
17 مهر 92 13:31
اي جونم