آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه سن داره

بهار زندگی من

سفر کرمانشاه

1392/6/1 3:03
نویسنده : شادی
495 بازدید
اشتراک گذاری

برای زهرا

گاهی آدمهایی پیدا می شوند که به آبی آسمان شکوه و جلوه ی بیشتری می دهند و طراوت گلها را در چشمان ما می افزایند. آنها مدتی در لحظه های زندگی ما توقف می کنند، جای پای آنها در روی قلب ما باقی می ماند و ما دیگر هرگز آن آدم قبلی نخواهیم بود.

دکتر الهه طباطبایی

برای دیدن دوست خوب و عزیزم آمدیم کرمانشاه.

سر فرصت مناسب میام تعریف می کنم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان تینا و رایان
1 شهریور 92 10:58
خوش بگذره عزیزم..دیدم پیدات نیست ..همیشه به گردش
الناز
1 شهریور 92 14:29
خوش بگذره عزیزم مراقب دخملی باش
شازده امیر و رها بانو
1 شهریور 92 15:28
خوش باشی شادی جان پس رفتی سفر که کم پیدایی
پرنیان
1 شهریور 92 21:47
وای خدا من عاشق سفرم ولی هنوز کرمانشاه نرفتم... بابایی! من کرمانشاه می خوام!
مامان تینا و رایان
2 شهریور 92 19:19
شادی جون در مورد اون مطلبی که قولش رو داده بودم بنویسم در پست "مادر دیگری باید بود" یه بحث مفصل راه انداختم...البته نظر شخصی خودم و یه مطلبی که خیلی برام جالب بود از یه مامان وبلاگ نویس دیگه نوشتم.
خاله زهرا
4 شهریور 92 8:11
گاهی آدمهایی پیدا میشن که بی دریغ و بدون چشم داشتی به تو محبت میکنن و قلبت رو که بدو بدو های زندگی و روزمرگی ها خسته کرده جلا میدن و تو توان تازه ای پیدا میکنی برای زندگی کردن.
ممنون دوست مهربونم.


تو دوست با ارزشی هستی زهرا جان.