آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 28 روز سن داره

بهار زندگی من

گالری نقاشی

من اصلا از آوینا نمیخوام چیزی رو بکشه و اگه چیزی کشید نمی پرسم چی کشیدی؟ ولی خودش گاهی برام توضیح میده. دیروز اینو بهم نشون داد و گفت : مامان پله کشیدم.   اینم تکنیک چرخ ماشین بر روی کاغذ با گواش.    اینم نتیجه کار   ...
23 مرداد 1393

گالری نقاشی

نقاشی کوسه در دریا. به آوینا قلمو و رنگ گواش آبی دادم و بهش گفتم می خواهیم دریا بکشیم تا کوسه توش شنا کنه. آوینا هم شروع کرد به رنگ کردن بعدش که خسته شد،  شکل کوسه رو که خودم قبلا روی یک مقوا براش کشیده بودم در اختیارش قرار دادم تا رنگش کنه. آوینا زرد و آبی رو مخلوط کرد که این رنگی شد. بعد که خشک شد، پشت کوسه رو چسب زدیم و انداختیمش تو دریا!   به نظرم این اولین نقاشی آویناست ( در سن دو سال و چهار ماهگی) که هویت داره. گفت عکس آنیتا رو کشیدم. البته داشتیم می رفتیم بیرون . نمی دونم اگه فرصت داشت کامل تر می کشید یا نه!  ...
15 مرداد 1393

زنگ کاردستی

از اونجایی که پست های مربوط به کاردستی مون داشت زیاد میشد، تصمیم گرفتم کاردستی های کل هفته رو در یک پست بزارم.   کاردستی ماشین   کاردستی لاک پشت آوینا خیلی خیلی از این لاک پشت خوشش میاد و تقریبا هر روز کلی کاغذ خورد میکنه به عنوان غذا جلوش میزاره.   اولین باری که آوینا تخم مرغ رنگ کرد. آوینا معمولا زرده تخم مرغ آب پز رو دوست نداشت ولی همه ی این تخم مرغ رو تا آخر خورد.   تاج به سفارش آوینا خانم.    کاردستی دستبند ...
15 مرداد 1393

زنگ کاردستی-قاب عکس

امروز برای زنگ کاردستی، قاب عکس درست کردیم. چوب های بستنی رو آوینا رنگ زد.   بعد از اینکه رنگ ها خشک شد، من برش ها رو انجام دادم و آوینا چسبوند. در نهایت یک قاب عکس خوشگل برای اتاقش درست کردیم.   ...
4 مرداد 1393

زنگ کاردستی- هواپیما

امروز تصمیم گرفتیم برای زنگ کاردستی هواپیما درست کنیم.  ایده ساخت این هواپیما رو از اینجا گرفتم. البته من سعی کردم ساده درستش کنم تا سریع آماده بشه. بچه ها خیلی صبور نیستن دیگه!       قبلا اینجا گفته بودم که نگرانِ ترسِ آوینا از پرواز با هواپیما هستم. توی این مدت اینقدر با هواپیماهای خیالی پرواز کرده بودیم که زمان پرواز واقعی، خوشبختانه آوینا بیشتر هیجان زده و خوشحال بود تا مضطرب. خدا رو شکر ...
24 تير 1393

سورپرایز مامان شادی

دختر گلم قراره صبح که بیدار شد، اینو کنار بالش ببینه. امروز درستش کردم. دوستت دارم همه ی زندگی من.     صبح نوشت: آوینا وقتی بیدار شد و هدیه کوچولوشو دید، مدت طولانی بهش خیره شد. بعد خندید و با دقت نگاهش کرد و گفت: زرافه است و بعد بر عکسش کرد و دوباره گفت : شبیه چنگال هم هست. ...
21 تير 1393