تولد روژان
روژان یکی از دوستان خیلی صمیمی آوینا تو مهد کودک هست. تقریبا روزی نیست که آوینا تو خونه ازش صحبت نکنه. تا حدی که یک روز آوینا تو ماشین گفت: مامان یک چزی بهت بگم... من و روژان با هم ازدواج کردیم از بس همو دوست داریم.
وقتی مامان روژان تماس گرفت و برای تولد روژان، آوینا رو دعوت کرد، تمام تلاشم رو انجام دادم تا برنامه ریزی کنم و آوینا رو به جشن تولد دوستش برسونم.
آوینا تنها دوست مهد کودکی روژان تو این جشن بود و همین موضوع باعث شد کمی بین بچه ها احساس غریبی کنه ولی در مجموع تجربه خوبی براش بود.
پ.ن: به خواست آوینا براش کفش پاشنه دار خریدیم. از اون موقع حداقل روزی دوبار کفش و لباس میپوشه و ذوق کفش و کیفش رو میکنه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی