سفرنامه شیراز -روز اول
ساعت 5 صبح از خواب بیدار شدیم و بعد از جمع و جور کردن، اهواز رو به مقصد شیراز ترک کردیم.
دخملی تقریبا تا ساعت 10 خواب بود.
همین جوری خوش و خرم می گازوندیم و می رفتیم و هوا هم اینجوری بود. به همین لطافت.
تقریبا از 70 کیلومتری شیراز ییهو هوا اینجوری شد.
البته از قبل هواشناسی رو چک کرده بودیم و می دونستیم روز اول و دوم ممکنه هوا بارونی باشه ولی اصلا انتظار برف رو نداشتیم.
ساعت 2 رسیدیم شیراز و بعد از تحویل گرفتن اتاقمون در هتل شیراز و صرف ناهار، در هوای بارونی برای عرض ارادت به حافظ شیرازی راهی حافظیه شدیم.
جاتون خالی، فضای حافظیه در شب بارونی و با زمزمه آواز استاد شجریان خیلی لطیف و معنوی بود.
ولی از اونجایی که آوینا خواب بود و هوا هم یک کم سرد بود، ترجیح دادیم یک سَری به مراکز خرید داخل شهر بزنیم.
مرکز خرید ستاره فارس، یکی از جاهایی بود که بهمون پیشنهاد شده بود. ما خیلی نتونستیم به دید خریدار به مغازه ها نگاه کنیم چون آوینا خانم خیلی دل به خرید نداد.
در نهایت، خیال خودمونو راحت کردیم و رفتیم طبقه آخر.