بهار زندگی من

این بار تصمیم گرفتیم طی یک سفر 5-6 روزه ، از جاذبه های طبیعی استان کهگیلویه و بویر احمد و فارس دیدن کنیم.  از چند روز قبل مکانهای دیدنی و مسیر ها رو مشخص کردیم و وسایل مورد نیازمون رو جمع و جور کردیم تا صبح زود (دوشنبه) حرکت کنیم. اما شب قبل از سفر، آوینا تب کرد و تا صبح مشغول پاشویه و پایین آوردن تبش بودیم . صبح بردیمش دکتر و دارو و این داستانا.....   ادامه دارد......   ...

تقریبا هر دو ماه یکبار ، ذخیره کتابمون تموم میشه و ما راهی کتابفروشی میشیم و کتاب جدید می خریم.کتابهای جدید دور از چشم و دسترس آوینا نگهداری میشه و هر هفته 1-2 کتاب جدید بهش میدم. همچنین کتاب عضو ثابت هدیه ها هم هست. کتاب خوندن قبل از خواب ظهر، برنامه ثابت همیشگی ماست و تقریبا توی این سالها هیچ وقفه ای نداشته. خیلی دوست داشتم زمان برگزاری نمایشگاه کتاب، تهران باشم ولی متاسفانه نشد! وقتی دایی محسن همیشه مهربون پیشنهاد داد که میتونه به جای ما خرید کنه، با ذوق و شوق فراوان لیست تهیه کردم و براش فرستادم و دایی هم زحمت کشید و برامون تهیه کرد.      ...

بی مقدمه برم سر اصل مطلب. ایشون آقا طاها، دامادم هستن والا از حرف های آوینا تا حدی متوجه شده بودم که از دوستان صمیمیش هست و باهم بازی میکنند... اما خبر ازدواجشون را دیروز شنیدم.   ...

آخر هفته ای که گذشت ، من تو خونه موندم تا به درس و مشقم برسم و آوینا و پدرش عازم یک ماجراجویی جدید (دره انار)  شدند.     پ.ن: "دره انار" از مناطق زیبا و بکر شهرستان دزفول و شمال شهر گتوند است.     گزارشات واصله حاکی از آن است که آوینا خانم ، مسیر کوتاهی رو به آب بازی و شنا و شالاپ شلوپ گذرونده و بقیه مدت تا ظهر خواب تشریف داشته ( چون شب قبل دیر خوابیده و صبح زود بیدار شده بود). ...

از سفر کوشک، یک نوزاد قورباغه با خودمون اوردیم تا آوینا با مراحل دگردیسی قورباغه آشنا بشه. البته قبلا در این مورد با هم کتاب خونده بودیم ولی شنیدن کی بود مانند دیدن؟ زمانی که از برکه گرفتیمش این شکلی بود.   دو سه روز بعد. ( دست و پاها کاملا مشهوده) بعدش به خاطر آنژیو گرافی مامانم راهی تهران شدیم و به شهرام گفتیم جون تو و جون قورباغه  و از اونجا گزارش لحظه به لحظه و عکس و فیلم میدیدیم. تا اینکه روز جمعه، شهرام وقتی به خونه میاد میبینه که قورباغه تو آب نیست  و خلاصه کف آشپزخونه مشغول پریدن و جهش میبیندش. دست و پاها از بزرگ تر شدن و دمش کاملا محو شده. برامون جای سوال بود که دمش چی شده؟؟؟ ...

روز پنجشنبه به پیشنهاد و دعوت یکی از دوستان عازم جزیره کوشک شدیم و اقامت دو روزه زیبا و به یادماندنی در این جزیره زیبا داشتیم.   پ.ن: جزیره کوشک پشت سد شهید عباس پور (یکی از بزرگترین سدهای استان خوزستان بر روی رود کارون) واقع شده است. این قایق بادی رو وقتی آوینا هنوز به دنیا نیومده بود، خریده بودیم ولی تا حالا فرصت استفاده و سوار شدنش پیش نیامده بود. آبهای آرام جزیره فرصت مناسبی بود برای این تجربه لذت بخش!                               آب بازی آوینا کنار آب   ...