آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 18 روز سن داره

بهار زندگی من

تابلو آرزوها-زنگ کاردستی

کاردستی این هفته مون ساختن تابلو آرزوها برای آوینا بود.  یه چیزی که به نظرم همه ما تو زندگیمون لازم داریم، داشتن و هدف و آرزو هست. بچه ها پر از آرزو و خواستن هستن و همیشه هم برای رسیدن بهش تلاش میکنن... این تابلو رو درست کردیم و قراره همیشه توش پر از آرزوهای قشنگ و خوب باشه. اولین آرزو هم یادگیری شنا هست.  خوب بریم سراغ مراحل کار اول روی یک تکه مقوای ضخیم رو با پارچه نمدی پوشوندیم.   و بعد آوینا با صدف هایی که تو خونه داشتیم تزیینشون کرد. ...
25 خرداد 1397

زنگ آشپزی-اسموتی توت فرنگی و موز

برای اینکه آوینابا مفهوم برنامه ریزی آشنا بشه و یادبگیره از وقتهای زندگیش استفاده بهتری داشته باشه، با هم برنامه ریزی کردیم.  به پیشنهاد آوینا قرار شد یک روز در هفته زنگ آشپزی داشته باشیم. اگه فرصت کنم سعی میکنم اینجا هم بزارم تا شما هم با فرشته های گلتون درست کنید. برای این هفته ما اسموتی درست کردیم. یک نوشیدنی خنک و سالم و مناسب روزهای گرم تابستان مواد لازم: موز:1 عدد توت فرنگی:حدود 10_12عدد متوسط شیر:نصف لیوان طرز تهیه: توت فرنگی و موز رو بزارید تو فریزر تا یخ بزنه... بعد به همراه شیر داخل مخلوط کن بزارید تا کاملا با هم مخلوط بشن.  همین😊 با این مقدار حدود 2 لیوان اسموتی به دست م...
9 خرداد 1397

روز جهانی المر- زنگ کاردستی

امروز 6 خرداد، روز جهانی المر بود.  المر با دیگر فیل ها فرق دارد. همه فیل‌ها خاکستری هستند، اما او چهارخانه و رنگارنگ است و به هر کجا می‌رود، همه او را می‌شناسند. المر از این که با دیگران تفاوت دارد، چندان راضی نیست. برای همین خود را به رنگ خاکستری در می‌آورد تا شبیه دیگران شود. ولی حالا هیچ کس او را نمی‌شناسد.  کتاب »المر» به کودکان کمک می‌کند که خود را همان گونه که هستند بپذیرند و دوست داشته باشند. کودکان با خواندن این داستان به ارزش تفاوت‌ها پی می‌برند و به تفاوت‌ها احترام می‌گذارند. از اینجا می تونید کتاب رو تهیه کنید.  ما هم ...
4 خرداد 1397

جشن پایان دوره پیش دبستانی

بالاخره بعد از یکسال تحصیلی، دوره پیش دبستانی هم به پایان رسید و روز چهارشنبه جشنی به این مناسبت برگزار شد. آوینا و رکسانا و ماندانا (دوست های جون جونی) لوح و هدیه ای هم به بچه ها داده شد و بچه ها عکس یادگاری هم با لباس فارغ التحصیلی گرفتن.  این عکس مربوط به زمانیه که چونه آوینا بخیه خورده بود.   برای هیجان انگیزتر شدن برنامه، جشنواره غذا و نوشیدنی ایرانی هم داشتیم. من قرار بود آش رشته درست کنم ولی صبح روز جشن برام یک قرار کاری پیش اومد و برای اینکه پیش آوینا بدقول نشم، فرنی درست کردم. خوبی فرنی این بود که  از شب قبل آماده اش کردم و گذاشتم توی یخچال.   ...
28 ارديبهشت 1397

سفر هیجان انگیز به خرم آباد

یکی از دوستان خوب و قدیمی مون، به خاطر شرایط کاری، دو ساله که خرم آباد زندگی میکنن و تو این مدت بارها اَزَمون دعوت کردند بریم پیششون. هفته گذشته فرصتی پیش اومد تا مهمونشون باشیم و جاهای خوشگل خرم آباد رو هم ببینیم. قلعه فلک الافلاک یکی از جاهایی بود که همیشه دوست داشتیم ببینیم و چقدر هم تو این فصل زیبا و دلربا بود. نمای شهر از بالای قلعه بالای  قلعه از موزه آثار باستانی این شهر دیدن کردیم. 2700 سال پیش ببینید چه چیزهایی درست می کردند. وقتی میگن ما ایرانیا تمدن داریم یعنی این. و ای کاش ....     بعد از بازدید قلعه، به سمت  ییلاقات و طبیعت اطراف خرم آیاد رفتیم. فوق العاده...
22 ارديبهشت 1397

یک روز خوب در

روز جمعه همراه مینا جون و همسرش و سپهر عزیز راهی "دربند" شدیم و یک روز اردیبهشتی خوب رو در طبیعت زیبای این منطقه سپری کردیم.   تقریبا توی ارتفاع 1980 متری، از رودخانه گذشتیم و جایی برای صرف ناهار پیدا کردیم. ناگفته نماند که هر سه تایی مون یک جورایی افتادیم توی آب و خیس شدیم و آوینا هم حسابی از خیس شدنش ناراحت و گله مند شد اما کمی بعد یادش رفت و شروع کرد به سنگ جمع کردن و سنگ ها رو توی آب رودخانه پرت کردن....   اینجا هم جمعی از مرغابی ها رو به نان های باقیمانده از ناهار مهمان کردیم.      آوینا از یکی از کافه های بین راه خیلی خوشش اومده بود و دوست داشت بر...
8 ارديبهشت 1397

تولد هایما

25 فروردین تولد هایما جون، یکی از دوستان دوران پیش دبستانی آوینا بود. به همین مناسبت هم جشن تولدی خونشون بر پا بود و من و آوینا هم به همراه چند تا از دوستان دیگه دعوت بودیم.  روز قبلش از این ناخن مصنوعی قرتی بازیا مخصوص بچه ها خریده بودیم و آوینا بعد از لباس پوشیدن با ذوق و شوق ازم خواست براش نصبشون کنم.  تولدهایی که با حضور مادر برگزار میشه به نظرم خیلی تجربه خوبی هستن. هم فرصتی برای آشنایی خانواده ها پیش میاد و هم بچه ها توی این سن با آرامش بیشتری در یک محیط جدید بهشون خوش میگذره.    از سمت چپ ( باران، پارسا و یکتا، روشا، هایما، آوینا و اون تا دختر خانم دوستان خانوادگی هایما جون بودن). &nb...
26 فروردين 1397

لی لی پوتی ها

از مدتها قبل به آوینا و مهرا (دختر عمه آوینا) قول داده بودم که در یک فرصت مناسب ببرمشون لی لی پوت.  این فرصت روز پنجشنبه پیش اومد و با دخترا راهی لی لی پوت شدیم. مهرا دفعه اولش بود و از اولین باری که آوینا رو برده بودیم هم مدت زیادی میگذشت. برای همین برای هر دوشون به نوعی تازگی داشت.     دوتایی خیلی بهشون خوش گذشت و مطمئن هستم خاطره اش تا مدت ها در ذهنشون باقی میمونه.    ...
26 فروردين 1397

باغ ایرانی

عصر شانزدهم فروردین، برای لذت بردن از طبیعت و هوای بهاری راهی بوستان "باغ ایرانی " شدیم. این مجموعه بالای ده ونک قرار داره و بر مبنای معماری ایرانی ساخته شده. گل های لاله در رنگ های مختلف در جای جای این باغ زیبا و دلنواز به چشم میخوره. و اگر میخواهید از دیدن لاله ها لذت ببرید حتما قبل از پایان فصل لاله ها به این باغ مراجعه کنید. ما پنجشنبه رفتیم و کمی شلوغ بود. قطعا روزهای وسط هفته خلوت تره. جای زیادی برای بساط پیک نیک نداره ولی مردم در حاشیه باغ یک جاهای دنجی پیدا کرده بودند و بساط چایی و میوه عصرانه بر پا کرده بودند.  خلاصه خیلی قشنگه.   ...
21 فروردين 1397