اتاق فکر
هشدار!!!
این پست حاوی مضامین حال به هم زن هست.
یکی از دردسر ها و مشکلات من و آوینا با هم دیگه، قضیه گلاب به روتون، دستشویی رفتن منه. که معمولا آوینا منو با گریه تا دم دستشویی بدرقه میکنه و بعدش که من رفتم داخل پشت در دستشویی میشینه تا من برگردم و گاهی هم همچنان نق میزنه و یا گریه میکنه.
به هر حال من برای اینکه یک جورایی سرشو گرم کنم سعی می کنم باهاش دیالوگ داشته باشم.
من: آوینا هاپو چی میگه؟
آوینا: هاپ
من: آوینا جوجه چی میگه؟
آوینا: جیک جیک
من: بَبَی چی میگه؟
آوینا: بع
من: گاوه چی میگه؟
آوینا : ما ما
خوب تا اینجا اگه شماره یک بوده که قضیه تموم میشه و من میام بیرون و میریم به زندگیمون می رسیم.
اما اگه شماره دو باشه میریم سراغ مسائل آموزشی.
من: آوینا قورباغه چی میگه:
جواب من: غور غور غور
من : آوینا خروس چی میگه
من: قوقولی قوقو
من: آوینا اسب چی میگه؟
من: شیهه من توی دستشویی