آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 27 روز سن داره

بهار زندگی من

نوروز 96- قسمت پایانی

1396/1/3 13:04
نویسنده : شادی
332 بازدید
اشتراک گذاری

به نظرم  قشم شبیه به هیچ جایی نبود و از این نظر کاملا منحصر به فرد بود. ما در مجموع 4 روز در قشم اقامت داشتیم و با استراحت و توقف های بین راه 4 روز هم رفت و برگشتمون به اهواز طول کشید. 

تنگه چاهکوه و غار نمکی در قسمت غربی جزیره واقع شده و در این قسمت جزیره هتل و آپارتمانی برای اقامت نیست. 

 

ما یک شب درخانه روستایی ناخدا محمد سپری کردیم و از مهمان نوازی خانواده اش بسی لذت بردیم.

 
همسر ناخدا هم کارهای آشپزی رو به عهده داشت و غذای محلی برای مهمون ها آماده میکرد.
غذای محلی شون شامل انواع غذاهای دریایی بود. من و آوینا ماهی سفارش دادیم ولی شهرام خرچنگ خورد.سکوت

 

 
 
 
دو دختر مهربونش ما رو به تماشای روباه های منطقه بردند و از ما دعوت کردند در مراسم حنا بندون یکی از اقوامشون که همون شب برگزار میشد، شرکت کنیم. منم که از خدا خواسته و عاشق تجربه های جدید.زیبا

از ناخدا پرسیدم میتونیم فیلم و عکس برداریم و گفتند نه، مرسوم نیست.

مراسم حنابندون توی یک اتاق تزیین شده برگزار میشد و عروس خانم با لباس و رو بنده سبز بالای اتاق نشسته بود و خانمی روی دستش نقش حنا می انداخت. جوان تر ها پچ پچ کنان حرف میزدند و خانم های مسن شهرهای مذهبی با گویش محلی میخوندن. 

دختر ناخدا توضیح داد که توی این شب، نقش حنا فقط بر روی عروس انداخته میشه و تا پایان عروسی هم روبنده اش رو حتی برای خانمها بر نمیداره. بسته به میزان تمول عروس، مراسم عروسی ممکنه تا 7 شب هم طول بکشه.

برای پذیرایی هم در کمال سادگی برامون از کمپوت گیلاس و هلو، نوعی باسلوق محلی و پفک آوردن.

 و اینم خریدهای عروس خانم که قیمت هر کردم از شلوارهای محلی شون حدود 700 هزار تومن میشدتعجب

 اینجا هر چی بود ساده و قشنگ بود. آدم ها ه ساده و مهربون و به دور از تکلف.

پسندها (3)

نظرات (2)

مامان فرخنده
23 فروردین 96 11:14
سلام شادی جون چه تجربه های خوبی در سفر به قشم بدست آوردی این مراسم عروسی واقعا دیگه نهایت سادگی بود ولی چه جالب شنیده بودم لباسهاشون گرون هستند نه دیگه تا این حد
مرجان
4 اردیبهشت 96 2:40
شادی عزیز سال نو با تاخیر مبارک امیدوارم سال پیش رو پر از موفقیت و خوشی برای شما و خانواده عزیزتون باشه ببخشید تبریک سال نو با تاخیر شدتولد آوینا جون هم مبارک باشه انشالله 120 سال زیر سایه پدر و مادر باشه و شاهد موفقیتاش باشید یادم بود تولد آوینا جون فروردین ماهه ولی تعطیلات و سفر مجال نداد به وبلاگتون بیامسفر نامه هم مثل همیشه عالی و جذاب