آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 21 روز سن داره

بهار زندگی من

خاطره یک روز برفی

1395/9/12 16:13
نویسنده : شادی
981 بازدید
اشتراک گذاری

آوینا از چند هفته پیش دائما سراغ برف رو میگرفت و وقتی بهش گفتیم اهواز برف نمیاد خیلی دلخور شد.

خوشبختانه سفر اینبارمون به تهران مصادف با اولین برف پائیزی بود و ما حسابی برف بازی  کردیم.

 

پارک نیاوران

 

 

 

 

 

آدم برفی مون

 

پ.ن: آوینا اولش از دیدن برف خیلی ذوق زده شد حتی از دیدن برف روی ماشین ها هم هیجان زده میشد. ولی بعد از مدتی بازی کردن اونقدر سردش شد که گریه اش گرفت و اونقدر این حس سرما تو وجودش رفته بود که شب توی خونه گفت، از دیدن منظره برفی هم سردم میشه.خندونک

پ.ن: خدایا به خاطر این دلخوشی ها ازت ممنونم.

 

پسندها (4)

نظرات (3)

سیما
13 آذر 95 14:38
وای چه قدر برف/ خوش به حال آوینا جون واقعا اون همه برف آدم و خیلی خوشحال میکنه انشاالله همیشه روزهات پر شادی باشه آویناجونم
مامان فرخنده
13 آذر 95 15:30
سلام شادی جونم خداروشکر که آوینا جون برف را ازنزدیک لمس کرد ملیسا هم اونروزی که برف اومد نرفت مهد وکلی برف بازی کرد ولی همچنان میپرسه چرا برفها آب شدند من میخوام برف بازی کنم دیگه کی برف میاد حتما آوینا جون خیلی سردش شده که این شکلی میگه
عمه فروغ
15 آذر 95 12:30
چه خوب آویانا گلی هم برف رو دید...ان شالله که همیشه خوش باشید