آویناآوینا12 سالگیت مبارک

بهار زندگی من

یه بچه لطفأ !

1394/4/12 21:06
نویسنده : شادی
452 بازدید
اشتراک گذاری

آوینا: مامان یک بچه بیاریم که پیش من باشه و من بغلش کنم.

من ( سریع زدم به کوچه علی چپ): باشه مامان جون، بارانا که اومد اهواز میریم خونشون. یا به خاله آمنه میگیم بیاد خونه ما.

آوینا: نهههههههه مامان. یک بچه ای باشه که مال خودمون باشه ..... همیشه پیش ما باشه.

من: سکوت

آوینا: کی میاریم مامان؟؟؟؟؟

 

پ.ن: فکرنمیکردم به این زودی با این مساله مواجه بشم!!!!!!!تعجب

 

پسندها (5)

نظرات (10)

آویسا
13 تیر 94 0:08
کی بچه میاری شادی جون؟یه بچه که مال خود آوینا باشه زوود لطفا ما هم منتظریم
شادی
پاسخ
مامان مهلا
13 تیر 94 1:18
وااااااااای دقیقا مثه یسنا به ریز از یه آبجی یا داداش حرف میزنه ولی من خیلی دوس دارم با این مساله روبرو بشم!!! برعکس شما
شادی
پاسخ
مامان مهدیه
13 تیر 94 9:50
عزيززززززززم خدا برات نگهش داره شيرين زبون بامزه رو
شادی
پاسخ
مرسی مهدیه جون
مامان آوا
13 تیر 94 11:47
ای جانم آره واقعاً بچه هامون خیلی تنهان مخصوصاً آوا که من همش سرکارم
شادی
پاسخ
یعنی الان موافقی با نظر آوینا؟؟؟یعنی ما باید بچه بیاریم؟؟
مامانی
13 تیر 94 15:27
خب راست میگه طفلک چه قدر تنها باشه؟؟؟؟
شادی
پاسخ
مامان راحله
13 تیر 94 17:56
خب راست میگه بچه .. دیر میشه هاااااااااااااا منم میخوام ولی امسال رو متاسفانه شرایطش رو ندارم
شادی
پاسخ
زری
14 تیر 94 1:22
هزارماشالابه دخترشیرین زبون
شادی
پاسخ
مامان مرضیه
15 تیر 94 20:29
دقیقا آنیتای ماهم به این موضوع گیر داده,اسااااسی
شادی
پاسخ
مرجان
16 تیر 94 3:14
عزیزم تازه درک میکنه داشتن خواهر و برادر...بچه ها تنها هستن و نیاز به خواهر و یا برادر دارن ولی کوووووو انرژی و صبر وتحمل و...
شادی
پاسخ
بله ماسفانه خیلی همه چیز سخت شده . من که اصلا در توان و انرژی خودم نمی بینم.
فرزانه
17 تیر 94 22:25
چرا که نه ..ان شالله به زودی یه نی نی دیگه بیار البته وقتی درست تموم سد که فشار نیاد بهتون
شادی
پاسخ