باب اسفنجی
چند روز پیش آوینا به من گفت: مامان من و تو با هم دوست هستیم؟
منم کلی سر ذوق اومدم و بغلش کردم و گفتم: آره دخترم ، من و تو با هم دوستیم.
بعدش آوینا با قیافه متفکرانه ای گفت: مثل باب اسَنجی و پارتیک ؟(باب اسفنجی و پاتریک)
من:
یعنی از اون روز همش دارم فکر میکنم، منو چی فرض کرده!!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی