آویناآوینا12 سالگیت مبارک

بهار زندگی من

مسافرت شمال- قسمت دوم

1393/3/24 16:27
نویسنده : شادی
551 بازدید
اشتراک گذاری

روز بعد به نیت شنا و آشتی آوینا با ماسه ها رفتیم لب دریا.

این خنده هاش مربوط به زمانیه که موج میزد به پاش. ولی وای به روزی که یک دونه ماسه به پاش می چسبید، میخواست با دست تمیز کنه ، می چسبیدن به دستش. خلاصه وضعیتی بود!!

یک ساعت بعد از اینکه ما نا امید شدیم، به صورت خود جوش رفت سراغ ماسه بازی و این شد نتیجه:

پسندها (8)

نظرات (11)

مامان شازده پاشا
24 خرداد 93 17:34
همیشه به سفرشادی جون دعای....ماهم اولین باری که پاشاروبردیم دریاشدیدا باماسه هامشکل داشت
مامان جونی
24 خرداد 93 22:21
همیشه به تفریح و شادی عزیزمآخرش صفایی کرده با ماسه ها
مامان سهند و سپهر
25 خرداد 93 11:46
عشیشم بالاخره با ماسه ها آشتی کرد اینهمه راه اومدین شمال خب پیش ما هم بیااااااااااااااین
آمنه
25 خرداد 93 17:13
ای جون
مامان بهار
25 خرداد 93 22:43
همیشه به مسافرت و شادی ....بهار برعکیس اوینا شیرجه میزد رو ماسه ها و غیر قابل کنترل شده بوود
آویسا
26 خرداد 93 0:47
همیشه به گردش و شادی.خوب کردین رفتین مسافرت برای تعویض روحیه خیلی خوب بوده.و آوینا هم که حسابی بهش خوش گذشته
نیکــو
26 خرداد 93 13:55
عزیزم عاشق عکس اولت شدم همیشه به مسافرت
خاله زهرا
26 خرداد 93 19:20
ماشاالا به جونش.چه لباس قشنگی داره دخترمون
مامان منصوره
27 خرداد 93 9:16
ممنون بهمون سر زدید خدا دختر ناز ِ شما رو هم براتون حفظ کنه الهی آمین
مامان آوا
28 خرداد 93 19:20
همیشه بخندی از ته دلت عزیزممممممممم
مامان لیانا
11 تیر 93 16:48
انشالا همیشه به تفریح و سفر باشید شادی جان تا نمک ابرود اومدین به ما هم سر میزدید خوشحال میشدیم