چند وقتی هست که آوینا هم به جمع شکلات خوران پیوسته. دیروز داشتم بهش میگفتم اگه زیاد شکلات بخوری، دندونت خراب میشه و.... . وقتی دیدم خیلی جدی داره به حرفهام گوش میده، رفتم بالای منبر و براش مثال زدم و گفتم ببین باباجی (باباجونی) چون زیاد شکلات و شیرینی خورده، دندوناش خراب شدن (دروغ هم نگفتم. بابای من خیلی شکلات و شیرینی میخوره و همه ی دندوناش مشکل دارن). امروز دوباره درگیر شکلات خوردن آوینا بودیم که شهرام پرسید: بابا جون اگه یک بچه شکلات زیاد بخوره چی میشه؟ آوینا: دندون .....باباجیش .......خراب ........میشه! پ.ن: حدود دو هفته ای هست که ارتباطات کلامی آوینا خیلی پیشرفت کرده و بخصوص نطقش ...