آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 27 روز سن داره

بهار زندگی من

دَتون

دَتون: دمپایی این فسقلی به صورت کاملا زیر پوستی، داره روی زندگی همه ی ما مسلط میشه. یکی از چیزهایی که در موردش باید بِهش حساب پس بدیم، پوشیدن دمپایی روفرشی است (به قول خودش دَتون ). هر کسی که میاد داخل خونه، باید دمپایی بپوشه و گرنه آوینا بهش میگه: دَتون؟؟؟!!  هیچ کس نباید دمپایی کس دیگه ای رو بپوشه وگرنه آوینا سریع بهش تذکر میده و میگه: دَتون دَر؟؟؟!!          و اما..... هیچ کدوم از این قوانین برای خودش صِدق نمیکنه و هر وقت دلش بخواد دمپایی بقیه رو میپوشه و هر وقت دلش بخواد در میاره. این وضع زندگی ماست!!!! ...
6 آذر 1392

تولد آنی

دیروز (هشتم آبان) تولد آنی بود و تولدش در حد خانوادگی برگزار شد.  من برای آنی یک هدیه کوچولو خریدم تا آوینا بتونه به دوستش هدیه بده. البته یکی مثل اینو برای آوینا هم خریدم تا مشکلی پیش نیاد. کلی هم برای آوینا توضیح دادم و باهاش حرف زدم که باید در خونه آنی اینا رو بزنه و وقتی آنی اومد دم در، بوسش کنه و هدیه رو بهش بده.       تا اینجا همه چیز خوب پیش رفت. آنی اومد دَمِ دَر و آوینا بوسش کرد، مامان آنی اومد و کلی تشکر کرد. ولی  در نهایت آوینا خیلی محترمانه هدیه آنی رو بهش نداد. قیافه من: قیافه آنی:    پ.ن: هدیه ی آنی بعدا طی عملیات کاملا مخفیانه به دستش رسانده ش...
9 آبان 1392

پازل چوبی

یکی از اسباب بازی های مورد علاقه ی آوینا، این پازل چوبیه.   توی هر فرصتی که پیدا میکنه، پازل رو میاره و مرتبش میکنه. البته این پازل کاربردهای دیگه ای هم داره. آوینا سعی میکنه هر کدومشون رو روی میز شیشه ای بچرخونه. بعد هم با افتخار می ایسته و چرخیدنش رو تماشا میکنه.    ...
7 آبان 1392

آوینای لوس

روش لوس شدن آوینا: چرخش 90 درجه گردن به سمت راست و باز کردن نیش تا بناگوش و خطی کردن چشم ها.    پ.ن: طرز تهیه نان سیر را هم می تونید اینجا ببینید. ...
3 آبان 1392

ماجراهای آوینا و آنی

آوینا از صبح که از خواب بیدار میشه تا شب، به طور متوسط هر ساعت میره در هال رو باز میکنه و صدا میزنه: آنی ........ بازی (یعنی آنی بیا بازی کنیم) در 99/9 درصد هم آنی در رو باز میکنه و از اونجا داستان تعارف تیکه پاره کردن شروع میشه. آنی: آوینا بیا خونمون آوینا: آنی ... بیا ..... و به همین ترتیب تا چند دقیقه تعارف به صورت زبانی ادامه داره. بعدش که خسته میشن، به زور متوسل میشن، به این ترتیب که دست همو میگیرن و میکشن و خلاصه وساطت و پادر میانی مامان ها هم به جایی نمیرسه. امروز به یک راه حل جدید رسیدیم:     پ.ن: آوینا به شدت پتانسیل رفیق بازی داره. ...
3 آبان 1392

روش خوابوندن عروسک ها

* تمامی بالش ها رو میاره. * تمام عروسک ها و اسباب بازی هایی که قابلیت خوابونده شدن دارند را روی بالش میذاره. * پاشو تکون میده . * با دستش میزنه پشت عروسک ها و میگه پیشششش پیششششش * دایما خم میشه و بوسشون میکنه.   آخرش هم اینا نمی خوابن. عین همون بلایی که سر ما درمیاره !!!!!! ...
18 مهر 1392

آوینای مردم آزار

توی حیاط آپارتمان خونه ی مامان اینا دارن یک آلاچیق درست می کنند. دیروز آقای جوشکار داشت مراحل نصب رو انجام میداد. محسن تعریف میکنه: آوینا از پشت پنجره (البته از پشت توری) داد زد: عمو .... عمو.... عمو... آقای جوشکار دست از کار کشید و این ور و اون ورشو نگاه کرد ولی چون آوینا پشت توری بود، نمی تونست ببیندش. دوباره آوینا: عمو.........عمو.........عمو........ آدا با دادا خا نی .......... آقای جوشکار:    پ.ن:خونه مامان اینا طبقه سومه. پ.ن 2: احتمالا آوینا داشته نظراتش رو در مورد نصب آلاچیق میگفته.   ...
18 مهر 1392

آوینا خانم کدبانو

در ادامه آموزش های مامان جونی، آوینا یاد گرفته که ظرف بشوره. که البته روش ظرف شستنش هم از نوع وسواسی و محکم کاریه. به این ترتیب که ظرف ها و قاشق و چنگال های تمیز رو از داخل جا ظرفی بر میداره و میگیره زیر شیر آب و دوباره میزاره سر جاش.  ...
18 مهر 1392