آویناآوینا، تا این لحظه: 12 سال و 26 روز سن داره

بهار زندگی من

یک روز شگفت انگیز

این بار تصمیم گرفتیم بچه ها رو برای برنامه آب بازی به بازیکده ببریم.فرزانه جون (خواهر فروغ جون) و پسر نازنینش "مبین" هم به ما پیوستند. پیشنهاد این برنامه از فروغ عزیز بود.   آدرس بازیکده: اهواز- کوروش- فلکه عامری     بعد از آب بازی و دوش، بچه ها رفتند داخل بازیکده و توی اتاق بازی مشغول بازی شدند. بعد هم اتاق شن بازی و خلاصه خییلییی کیف کردند. ...
25 مرداد 1396

زنگ کاردستی- نقاشی و بازی

این روزها زنگ کاردستی و نقاشی رو با پریا و مامان خوبش (فروغ جان) برگزار می کنیم و واقعا بهمون خوش میگذره. و اینقدر اینا خانواده خوبی هستن که خیلی ناراحت میشیم که به زودی باید ازشون خداحافظی کنیم.  نقاشی درخت آرزوها یک روز از بچه ها خواستم که یک درخت آرزو بکشن و یک آرزو ازش داشته باشن.   آوینا آرزو کرد که یک مداد رنگی بنفش داشته باشه.(آخه مداد بنفشش در اثر استفاده زیاد و تراش، تقریبا خیلی خیلی کوچولو شده) پریا آرزو کرد که یک روز یک کم تپل تر بشه و یک لباس پف پفی و رنگی رنگی داشته باشه. پ.ن: ما دو روز بعدش آرزوی آوینا رو برآورده کردیم و یک بسته چهار تایی مداد رنگی (شامل رنگ های خیلی خاص که بنفش هم داشت)...
25 مرداد 1396

بهترین صبحانه عمرم

این پست رو دیروز توی اینستا گذاشتم و دوست داشتم اینجا هم به یادگار بماند. امروز صبح چشمهامو باز کردم و دوباره بستم. خسته تر از اونی بودم که بلافاصله از تختم بیام بیرون. چند دقیقه بعد آوینا بیدار شد و طبق معمول اومد روی تخت ما و کنارم خوابید. بغلم کرد و گفت :مامان بیدار بشیم؟ بهش گفتم: باشه مامان یه کم دیگه بیدار میشم! چشمامو بستم و نفهمیدم چقدر طول کشید! دوباره با صدای آوینا بیدار شدم که گفت:مامان صبحانه آماده است! چشمامو که باز کردم،صحنه ای دیدم که دوست ندارم هیچ وقت فراموشش کنم.  دیدم یه چهار پایه آورده کنار تختم و روش سفره یکبار مصرف انداخته و همه چیزای صبحانه رو در حد توانش آورده و آماده کرده بود. 🍞🍯🍵🍴 با هم صبحانه ...
16 مرداد 1396

زنگ کاردستی- نقاشی و بازی

ما و پریا اینا خیلیی دوست شدیم و سعی می کنیم در طول هفته حتما برنامه های مشترک بزاریم.   دوخت و دوز ایده دوخت روی بشقاب فومی رو قبلا هم من و آوینا اجرا کرده بودیم و این دفعه با پریا انجامش دادیم.بچه ها با ایده خودشون طراحی کردند و بعد با کمک مامان ها دوختند.   کار آوینا چون زمان بیشتری میبرد، بعدا توی خونه کامل شد. رنگی بازی این خمیرهای رنگی رو به کمک آرد نشاسته و آب و نمک درست کردم و توی چهار تا کیسه فریزر ریختم بهش رنگ خوراکی اضافه کردم. سر کیسه های نایلونی رو یک سوراخ کوچولو ایجاد کردم و آوینا باهاش طراحی میکرد. خیلی براش جالب و هیجان انگیز بود.     برنا...
16 مرداد 1396

روز دختر

به مناسبت روز دختر، هدیه هایی که خودش دوست داشت خرید کردیم و یک پای سیب خوشمزه هم درست کردم.   ...
16 مرداد 1396

تولد گوگوگی

گوگوگی کیست؟ گوگوگی از این عروسکهای نمایشی هست و فکر میکنم آوینا حدود 6 ماهش بود که ما اینو براش خریدیم. همیشه وسط اسباب بازی هاش بود و هیچ شخصیت و اسم خاصی نداشت. حدود یکسال و خورده ای قبل ما یکسری از اسباب بازی ها رو از دم دستش جمع کردیم و این عروسک هم جزوشون بود. چند ماه پیش طی یک خانه تکانی، آوینا دوباره این عروسک رو دید و عاشقش شد. اسمشو گذاشت گوگوگی. عروسک گردانش من هستم. این عروسک حرف نمیزنه . خیلی شیطونه. خیلی مهربونه. و سعی میکنه با ایما و اشاره حرف بزنه.   در یک عصر تابستانی که تصادفا جمعه هم بود، آوینا تصمیم گرفت که برای گوگوگی تولد 3 سالگی بگیره. خودش رفت اتاقشو مرتب و دیزاین کرد.منم برای تولد گوگوگی کاپ ...
1 مرداد 1396

روزهای تابستانی من و آوینا

کارگاه آشپزی شرکت در کارگاه آشپزی مادر و کودک رو من پیشنهاد دادم و آوینا با خوشحالی تمام پذیرفت. توی این کارگاه بچه ها کیک مرغ درست کردن. تمامی مراحل رو هم تقریبا خودشون انجام دادن.   جشن نجوم  ما دوباره سر از مرکز نجوم درآوردیم . این دفعه یک بسته نون هم برای هاپوهای سرگردان اونجا بردیم که با استقبال فراوان روبرو شد.   دوباره اتاق ترازو و این بار روی کره ماه وزن روی زمین: 21 کیلوگرم وزن  روی ماه: 3.59 کیلوگرم کاردستی ستاره دنباله دار، که بچه ها با خمیر و روبان های رنگی درست کردند.   و بخش نقاشی های نجومی و عکسی که مرکز نجوم در ک...
1 مرداد 1396
1