ترانه درخواستی
آوینا و دایی محسن که به هم میرسند، به صورت خود جوش بساط رقص و شادی راه میفته. به این ترتیب که محسن با دست روی میز، و یا هر چیزی که بشه ازش صدا درآورد، ضرب میزنه و میخونه و آوینا هم حرکات موزون انجام میده. امشب هم طبق روال معمول، محسن شروع به خواندن کرد آوینا: دادا .............. آئوش محسن: چی؟؟ و دوباره به خواندن ادامه داد. آوینا:دادا ................آئوش محسن: آهان...... آهویی دارم خوشگله؟؟؟؟ آوینا : تائید با تکان سر. و دوباره محسن: آهویی دارم خوشگله، فرار کرده زدستم دوریش برایم مشکله، کاشکی اونو میبستم ای خدا چه کار کنم، آهومو پیدا کنم ای چه کنم، وای چه ...