اَبا 2
من: آوینا لباس عروسکت کجاست؟ بیار تنش کنیم. آوینا: اَبا (اهواز) من: نه مامان جونم، لباس عروسکت توی اتاقه . در ضمن ما الان همگی اهواز هستیم. ...................................... من: آوینا بابا شهرام کجاست؟ آوینا: اَبا (اهواز) من: دخترم بابا رفته شرکت، سر کار ......................................... من: آوینا شیشه شیرت کجاست؟ بیار بشورمش. آوینا: اَبا (اهواز) من: خیلی خوب برو از همون اهواز بیار بشورمش . ...
نویسنده :
شادی
15:12